شعر حمام تيانا
دختر نازم تيانا عزيز ترينه برام وقتي كه روي سر من اب ميريزه تميز ميشم وقتي خودم رو ميشورم پيش همه عزيز ميشم ني ني ميگه:مامان جونم خوب ميشوره پا و تنم مثل يه دسته گل ميشم ؛تميز ميمونه بدنم شامپو و حوله و ليف وسايل حمومه كثيفي با اب گرم ديگه كارش تمومه امروز مادر جون دخترم رو برده حمام و تا ظهر خواب بوده ؛واسه شب كه خاله اينا اومدن خونه اقا جون و مادر جون نقل مجلس بوده و تماما خنديده و دلبري كرده و همه رو محو خودش. ديشب تيانا جون خوابش نميومد و تا 4:30 بيدار بود و مامان الهام واسه اينكه بتونه يه كم استراحت كنه بهش پستونك داد و تيانا واسه اولين بار 45 دقيقه مشغول خوردنش شد . اله...
نویسنده :
مامان الهام
0:21